کودکانه

شب چادرش رو پهن کرده بود اما اون جا تاریک نبود ؛ نمی تونه تاریک باشه وقتی کلمه ی توحید از لسان رسول الله ص بارها وبارها ، درکنار تمثیلی از بیت المعمورجاری شده و جلوه ی زیبای الهی ، وصی رسول دردرون آن چشم به عالم خاکی گشوده است .اطراف بیت الله غرق درنورعبادت ست مثل همه ی اوقات دیگرش ؛ اما نمی تونی از لکه ها ووصله های ناجوری رو که دشمن به تن اسلام چسبونده نادیده بگیری، وصله هایی که نه تنها تن بلکه جان روهم  آزار میدن که این آزارشون خیلی هم بدتره . آری درفضایی که حاکم ابلاغ جعلی داره وپای پرده داریش را خدا امضا نکرده ، بلکه با حب جاه وقرار داد شومی که با فرزند پیراستعمار داره ( هریک دیگری را حمایت کنند یکی با ترویج سلفی گری ودیگری با زر وسیم) امضای سمتش با مهرشیطون تایید شده  ؛ شاید بسیار مشکل باشه که ازحقیقت گفت وحتی اگرهم لب ترکنی تکذیبت می کنند ومشرکت می خونن...

"ولی دل آروموقرار نداره ونمیشه لب بست وچیزی نگفت .چند روز پیش عید غدیر بود ونتونستیم کنار زادگاه امیرالمؤمنین علنی جشن بگیریم ؛ حالا هم که شب بیست وچهارم است وفردا مباهله ، هیچ نگوییم؟!

خوب اشکالی نداره ، ازمشترکات استفاده می کنم وبه هرکس رسیدم می پرسم میدونی چندم ماهه ؟ شیعه وسنی رو متوجه تاریخ مباهله می کنم و درفرصتی که دست میده از همراهان واهل البیت رسول خدا درآن روز هرچی روزیم شد به لحاظ موقعیت برای حاجی ها میگم ؛ شاید کاری کرده باشم ودست خالی برنگردم؛ الابته هم وطنی ها که برای فراخوانشون مشکلی ندارم ؛ می مونه بقیه حجاج عزیزی که به هردلیلی ازخبر این واقعه ی مهم دورنگه داشته شدن تا مبادا ...."

حاجیه توی ذهنش برنامه شو منظم کردوباپذیرایی مختصری که به همراه داشت به هرحاجی رسید از روز بعد پرسید ؟ به ایرانی ها می گفت شما هم این سوال رو بپرسین ولو این که وقتی برای جوابش نمونه ؛ بذار حجاج گوشه ی ذهنشون بمونه وتوکشورشونهم به دنبال حقیقت مباهله واونهایی که به عنوان عزیزترین همراه رسول خدا ص حاضر شدند باشن.

حالا دوباره فردا سالگروز مباهله ست ودشمن هم چنان لجاجت می کنه ؛ ولی وعده ی الهی تغییر ناپذیره .عزت از آن رسول الله ص  وخاندان مکرمشونه ؛ چه اقراربکنن ؛ چه بگن اصلا همچین چیزی درتاریخ نیست وسند نداره.بالاخره آن مهربان نقاب ازچهره برخواهد داشت وآشکارا همه چیز را اثبات خواهد کرد.

نوشته ی بالا براساس خاطرات حج نود بود که دلم نیومد ننویسم

بسم الله الرحمان الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله

سلام علیکم

دهه ی امربه معروف درراهه وماه حماسه وشور.

خبر : هفته آینده ساعت هنر ، با دستان کوچک و دل های پراز عشق به پیامبر ص واهل بیت ع برای زدن خیمه ی عزای سالار شهیدان پرچم درست می کنیم تا تابلوی کلاسمون بشه سر در عزاخانه ی امام حسین ع  .

بخشی از ساعات هدیه های آسمونمون میشه بیان عاشورا ودرس هایی که برامون داره.

دقایقی از ساعت قرآنمون اختصاص داره به زیارت عاشورا وبرداشت هایی از اون وبیان با ادبیات درخورفهم کودکان.

مطمئنم وتجربه کردم بیان عواطف وافکار کودکانه را که صادقانه نیز می باشد ، در نقاشی های دانش آموزان درخصوص واقعه ای عظیم

 ودرد ناک چون عاشورا تااربعین وقبل وبعد آن.

اگه دوست داشتین با ما درخانه وخانواده وکلاس ومدرسه همراه بشین.

سلام عیدت مبارک

وقتی با نقاشی های قشنگت ، عکس وفیلم ونوشته های گزارشی وتوصیفی خودت سعی داری حال مومنین ومومنات یعنی همون شیعیان حضرت علی ع رو درصفحات تاریخ صبرکنی ، مخصوصا حضور دسته جمعی دانش آموزان خوب ایرانی رو در جلوی لانه ی جاسوسی آمریکا که اعتراض به غاصبان حق ولایت درزمان حال است وبرائت از مشرکین ومنافقین ؛ می دونی چه خدمت بزرگی به دین خدا کرده ای ؟ دوست داشتی مطالب رو به معلمت بده تا درسایت مدرسه ات نمایش بدن یا دوست داری دربخش نظر با بقیه تشریک مساعی کن.    یا علی

سلام

قرآن سوره ی لقمان ( برای والدین)

 یادداشت  فوق در بگو بشنو بیندیش قابل مطالعه است.لطفا درصورت تمایل مراجعه بفرمایید.

************************************************************************

کم کم محیای بزرگداشت روزاعلام کمال شویم.

دست ها را ازحرام بشوییم ؛ چشم ها را پاک کنیم ؛ گوش ها را آماده ی کوشواره نماییم ؛ دل را خانه تکانیم و...

آخه بعد قربانی دادن وقربانی شدن نفسانیات وقت آن شده که به اطیعوالله واطیعوالرسول و....گوش فرا داده وجامه ی عمل بپوشا نیم.

می دانم قبلا این کاررا انجام داده ایم ؛ ولی عید غدیر فرصت تجدید بیعت با امیرالمؤمنین است وخانه از غیر زدودن.

آهای مادرا، آهای پدرا ؛ آهای همه ی شیعیان ومحبین دوربین ها زوم گفتار وکردارما برای این تجدید بیعته ! برای جهانیان چی می خوایم نمایش بدیم؟ همراه بچه ها کوله غذا ومحبت ببریم درخونه ی بی بضاعت ها ؟ کمک کنیم تا دست های به ناحق دراز شده به سفره ی شیعی ایران رسوا بشن ؟ یا...

 بالاخره هرچی تدارک ببینیم منطبق با رهنمود های رهبر جهان اسلامه وزیر پرچم کشوراسلامی مون ولا غیر. آخه امروز دشمن غیر این همبستگی رو طلب می کنه وما با تبعیتموناز ولی فقیه می زنیم تودهنش.

چند روز پیش قرار گذاشتیم که روز چهارشنبه  همه با هم بریم عروسی واز حالا به لحاظ اخلاق ورفتار وظاهر باید طوری خودمونو آماده کنیم که باعث ناراحتی عروس ودوماد نشیم.آخه شأن اونها خیلی بالاست.یکی می گفت : مامانم اجازه نمیده بدون خودش جایی برم.یکی می پرسید با چی میریم ؟ اون یکی می خواست بدونه مکان برگزاری کجاست ؟ و....بهشون قول دادم اجازه ی همه شونو از مادرا  بگیرم ویاد آورشدم که این یک سالروز ازدواجه ولی با کمک ابزاری که دراختیارداریم به روز عروسی هم یه سری می زنیم.

جای همتون خال که از شورکودکانه لذت ببرین ! ولوله ای بود درکلاس که شاید می رفت با ولوله ی کروبیان هم نوا بشه .آخه پاکی کودکی ونزدیکی به عالم فرشته ها بعید به نظر نمیاد.

روزای بعد کم کم با کنجکاوی های کودکانه شون به پاسخ بعضی سوالا رسیده بودن.چیزی که روز اول متعجبشون کرده بود این که گفته بودم پذیرایی رو باید خودمون بیاریم وهرکس هرچی دوست داره می تونه  به تعداد بیاره.

یکی همون فردا از شوق این دعوت جعبه شکلاتشو دادبه معلم ویکی دوتا هم روزای دیگه.

امروز اگه تشریف داشتین وتماشا می کردین ؛ می تونستین کلی لذت ببرین.موهای مرتب شده ، تزیین شده ، جادروشالهایی که برای حجاب کردن از دوربین فیلمبرداری ودوماد آورده بودن وازهمه مهم تر چهره ی بانشاط وچشمان براقشون.

سالروز ازدواج رودرحالی جشن گرفتیم که با ابزار تخیل سری زدیم به شهر عشق وغربت مدینه النبی ص .هم تاریخ اسلام مرور شد ؛ هم پیوندی داشتیم بین طرح کرامت و درس هدیه های آسمانی و تاریخ اسلام . مشارکت اجتماعی هم از مباحث مهم آموزشی ست از نظر دورنموند وخلاصه کلی خوش گذروندیم بدون معصیت وانشاءالله با پاداش الهی.نمایش دردرس فارسی وهنرهم ازنظر دورنموند وواقعا با رویکرد تلفیقی درفضایی فرایند مدار به خیلی چیزا دست یافتیم.

اونقدر همت بچه ها ووالدینشون زیاد بود که تونستیم علاوه برکلاس خودمون هم پایه هامون رو  هم بانقل ونبات پذیرایی کنیم وبرای والدین هم بفرستیم.

درس ایثاروگذشت ؛قربان کردن دوست داشتنی ها در راه رضای خدا، نقش الگوها در زندگی کودکان و....هم به نوبه ی خودش توی این مهمونی یکی دوساعته جایی ویژه داشت.اما بذار بهتون بگم ما شنبه هم قراره کادوهایی رو که برای سالگرد ازدواج عروس ودوماد آوردن، با تاسی از سیره ی عروس خانم به مستمندان ببخشیم.

*****************

بیان احساس ونظر:

هرساله با حضور دربین کودکانی که بزرگ منش هستند ودرس های مهمی بهم میدن درمراسم مذهبی کلاس نوآموخته هایی دارم که برام خیلی باارزشن.