کودکانه

زهرا هم مثل خیلی بچه های دیگه از مشق نوشتن خوشش نمی آمد.مادر خانم معلم خیلی وقت بود که این مساله را می دانستند.آموزگار بارها به زهرا گفته بود که کمی نوشتن برای یادگیری لازم است ،اما از طرفی حواسش بود که دستهای کوچک وانگشتان ظریف زهرا ودوستانش تحمل خستگی وکار زیاد را ندارندبه همین دلیل طوری تمرین می داد که بچه ها از درس ومدرسه لذت ببرند.امروز یک خبر خوش غنچه ی لبهای بچه های کلاس را باز کرد.روی تابلو کلاس این مطلب چشم دوستان خردسال خانم معلم را براق تر از همیشه به او دوختومربی درادامه خط نوشته ی روی تابلو گفتکبچه ها موافقید همه ی ما برای این که به خدا بگوییم دوستش داریم بیشتر از قبل سحر کمی زودتر بیدارشویم وبعد از خوردن سحری دورکعت نماز بخوانیم؟هرکسی حرفی داشت که بزند اما نتیجه این شد که همه از امشب تلاش وتمرینی تازه را برای دوستی وسپاسگزاری از خدا شروع کنند.

شما می دانید این گل دخترهای نو تکلیف از این به بعد درشبانه روز چند رکعت نماز می خوانند.

با دیگران صحبت کنید وببینید یک دوستدار امام زمان ع ،خوب است غیر از نمازهای واجب ،چند رکعت دیگر نماز بخواند وچه وقتهایی این نمازها را به جا آورد.

اگرحدیث یا روایتی درباره ی نمازهای غیر واجب که معمولا مسلمانان دریک شبانه روز به جا می اورند می دانید برای دوستان خود بنویسید.

یک صحنه از کلاسی که زهرا در آن درس می خواند نقاشی کنید.