سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کودکانه

همراه باکاروان تامدینه

اربعین گذشت ؛بانو با عالمی خاطره ی تلخ از کوفیان ودنیای غم به شهر رسول الله باز می گردند تا شکوه ی امت جاهل وناسپاسی را کنند که ،زاده ی خیرالبشر را به جای دشمن دین سرمی برند وازاین نادانی برخود می بالند وجشن بر پا می دارند.ماهم آهسته ونالان دنبال این کاروان راه می افتیم.به مدینه که می رسیم .غسل زیارت می کنیم .آماده ی حرم رسول  ص می شویم ؛اما خیلی زود در می یابیم که یزید تمامی ندارد.نگاهی به چفیه های قرمز ونگاهی به زنهایی که سرتاپای خود را با مشکی پوشانده اند بینداز،نمی دانم چنگال هایشان را روی بدنت احساس کرده ای یا نه !توهین هایشان به مریدان ومحبین انسان های کامل را چه طور ؟کافیست به رسم ادب کمی زمزمه کنی وسلامی به رسول وآلش بدهی.بین الحرمین بایستی تا بادرد دلهای حضرت زینب با امام حسن ع همراه شوی آن گاه ببین چه خبراست.اگر دلت خواست نام عباس دلاور رابرزبان بیاور ودل صاحب الزمان ع را شاد کن اما درعوض درک کن که با تو چه رفتاری خواهند کرد ؛اگراجازه دادند؛ به آرامی وبا ادب به حضرت ام البنین آن ام الشهدا که چهار پسر فدای امام زمانش می کند عرض حالی داشته باشی وتسلای دلش بشوی.

حق داری اگر فریاد وامصیبتا ،وامحمدا سر دهی ومدام زمزمه کنی اللهم عجل لولیک الفرج.آخر گره به دست یکی باز می شود ؛تا به راحتی وبی مزاحمت تابعین یزید ،بتوانی دربین الحرمین خیمه ی عزای اهل البیت  ع به پا کنی ودل صاحب عزا را از خودت راضی نمایی.

به راستی دراین ایام انتظار ،چگونه با کاروان غم به مدینه راهی شویم که گویند :"تسلایی بر ماتم آل الله ،مرحبا به این محب ،مرحبا به این شیعه."