یادی از استاد
به نام خدا
همایش معلمان پایه ی اول بود .یکی از مدرسین ضمن خدمت منطقه که گویا سالهاست برای معلمان کلاس درس دارند ،به منظور ارایه ی کلیاتی پیرامون علوم پایه ی اول قبول زحمت کرده بودند. ایشان ضمن صحبت چند بار اشاره کردند که به من گفتند ..... ونام خانوادگی خود را متذکر می شدند.در جمع تقریبا دویست نفری که گوش به سخن استاد داده بودند سکوتی نسبی حاکم بود که یکی از همکاران بلند گفت : ....کیه؟ومنظورش مدرس وسخنران همایش بود. خنده حاکم شد وجایش را به سکوت داد.استاد با مهارت خود را معرفی کرد ودرس را ادامه داد.ایشان چند بار طی فعالیت آموزشی اشاره می کردند ......من هستم خانم واشاره به نام خانوادگی داشتند.
این اتفاق جالب چند نکته را برایم متذکر شد :
1 -ابتدای حضور در جمعی که احتمال می دهیم فرد یا افرادی نا آشنا باشند خود را معرفی کنیم .(شیوه های ارتباط مؤثر )
2 - مرحوم آقای جوادیان استاد بسیار ارجمندم در دانشگاه را به خاطر می آورم که این گونه فرصت های خندیدن را با خوشرویی استقبال می کردند وبه دانش آموزان ودانش جویانشان می گفتند :می دانم دنبال فرصتی بودید که تنوعی برای خود ایجاد کنید وحق را به مخاطبان می دادند.برخورد زیبای استاد جلسه ی امروز نیز همواره در خاطرم خواهد ماند و دعاگویشان هستیم وآرزوی طول عمر با عزت برای معلمان وخادمان تعلیم وتربیت در هر مکان مدرسه،دانشگاه ،حوزه و امثالهم وظیفه ی هر فرد قدر شناس است.
#یک واقعیت در باره ی خودم :از آنجهت که با دانش آموزان کلاس اولی زیاد ارتباط دارم ،مثل اونها زود خسته میشم ،زود دلخسته میشم ومثل اونها کینه ندارم،زود دوست میشم وزود هم خوشحال وشوق کار وتلاش پیدا می کنم.
#خواهش :به خاطر حفظ روحیه دلم می خواد مسئولین ستادی آموزش وپرورش بیشتر سختی کارمن رو درک کنند و گاهی اگه فرصت کردند به کلاس تشریف بیاورند واز من ودختر های گلم احوالی بپرسند. ضمنا از مشق زیاد خوشم نمیاد ،به خانم مدیر ها بگن این قدر دفتر مشقهای متنوع برای معلما تدارک نبینند وبگذارند در فرصت کم آموزشی که در اختیار دارند بیشتر به بچه ها برسند تا گزارش های متنوع نوشتن.
کلاس اولی در خدمت تعلیم وتربیت نوگلا ی ایران زمین