سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کودکانه

امنیت

 

به نام خدا

  خیلی تازگی داشت .اولین بار بود که با مترو رفت وآمد می کردند.صدای خنده های کودکانه شان دل مارا هم شاد کرد.یکی دو تا از مادرها هم دفعه ی اول بود که از این وسیله استفاده می کردند.اتفاقا چه قدر شلوغی وگرما آزار دهنده بود.ولی گویا روحیات کنجکاو کودکانه آنها را از این موضوع غافل می ساخت .فقط گهگاهی متوجه شرایط بد فیزیکی می شدند.سخت سرگرم گفت وشنود بودند ومشاهده.دو روز قبل در باره ی خادمان وحافظان امنیت تحقیق کرده بودند ودر کلاس برای دوستان خود به کمک نقاشی های کودکانه توضیح داده بودند.حالا کمی با پلیس وانواع خدمات آن آشنا شده اند.امروز هم بلافاصله بعد از تعطیلی مدرسه آمدیم تا به همراه هم وهمت جمعی دانش آموز،مادر ومعلم از نمایشگاه نیروی انتظامی دیدن کرده وبر آموخته هایمان بیفزاییم .وسیله ی حمل ونقل عمومی را انتخاب کردیم تا کمی هم با رفتارهای شهروندی درست بیشتر     خو بگیریم.به نظر می رسد آموزش در شرایط واقعی تاثیر متفاوتی داشته باشد.

چه خوب می شد اگر همه ی بچه ها می توانستند همراه ما باشند.ولی این برنامه را در یک جمع خواهرانه وگروهی چهار سال است اجرا می کنم وخارج از مسئولیت موظف در مدرسه است.به همین دلیل خیلی ها موفق نمی شوند شرکت کنند.چند نفر از دوستانی که در دوسال گذشته معلم فرزندشان بودم نیز در این بازدید همراهمان بودند که باعث دلگرمی وتشویق به انجام این گونه فعالیتها می شود.قرار گذاشتیم در صورت توفیق    دفعه ی بعد زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی ع برویم ؛البته باز هم با وسایل حمل ونقل عمومی.چون ظاهرا بازدید امروز هم فال بود وهم تماشا ومادرهای جوان گروه ضمن بهره بردن از لذت متحد بودن وبا هم بودن،مطالب هشدار دهنده ی جالبی از این نمایشگاه برداشت کرده بودند وتقاضای ادامه فوق برنامه های پیشنهادی را نمودند..

خدایا در نزدیک کردن افق های فکری ودل مؤمنین به یکدیگر خودت راهنما ویارمان باش.