سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کودکانه

وصف ناشدنی

 

 به نام خدا

آنقدر با شکوه بود که همه با شوق وحیرت تلاش داشتند لحظاتی از آن را برای خود ثبت کنند.خوب است بگویم تراکم تصاویر زیبای زنده ی زنده که دل دشمن را می میراند همه را به وجد آورده بود ودرصدد ضبط برای آینده ها برمی آمدند.با توجه به تجربه تلاش کردیم زودتر در مصلی حاضر شویم تا از فرصت بیشتری برای حضور در جمع یکدل مؤمنین برخوردار گردیم.به چشم مسلح مجهز نبودیم وچشم اندازمان محدود بود در عین حال در همان محدوده که نشسته بودیم جریانی گرم وبا نشاط وامیدوار عطر خوش اتحاد را در فضای انتظار پراکنده میساخت.تنوع در وضع ظاهر ،طبقه ی اجتماعی ،سطح فرهنگی وبسیاری موارد دیگر مانع ارتباط بی نظیر امروز وهزاران روز مشابه نشده است.خواهران طوری تازه واردها را در کنار خود جای میدادند وصفوف را فشرده تر می ساختند که گویا بازبان دل می گفتند ما از یک خانواده ایم وهمان خواهر تنی یکدیگریم .مگر نه این است که ماآرمان داریم تا بانوی عالمیان یکبار هم که شده مارا دخترم صدا کند ونه این که امروز درادامه ی سنت    حسنه ی پدرشان خاتم المرسلین ص وبیان حقیقت ولایت به ندای فرزندشان حضرت سید علی ولی امر مسلمین لبیک گفته ایم و می رویم تابرای کسب نشان لیاقت امت برای ظهور حجت عج گامی برداریم.باشد که طنین مهر فاطمی در عید استجابت  گوش دلمان رابنوازدومارا دخت خویش بخواند .واما میگفتم از حضور ،هنگام ترک مصلی به هر دری که چشم می انداختی موج می دیدی وترنم سرود همدلی.این حقیر که توفیق زیارت خانه ی خدا را نداشته ام ولی از خواهری شنیدم که موقع جمع خوانی دعای مخصوص روز عید عظمت آن را یادآور مناسک با شکوه حج می دانست وبسیار ممنون خدا بود که بعد از بیش از دو دهه گذشتن از عمرامروز چنین لذتی نصیبش شده ،دیگری حرکت مواج ومسرور مومنین را در    پله های خروجی به صفا ومروه وسعی آن مشتبه می ساخت.به نظر می رسید همه یک عهدنامه ی مشترک را در خانواده ی اسلامی تجدید کرده بودند وآن این که تا دشمن هست ،تا فتنه در هم نشکسته است ما ،ما هستیم ومن را بی معنا می دانیم.باشد که انشاءالله در گروه یاران امام عصر مان برای انتقام خون سیدالشهداء ع ثبت نام شویم وچشم معیوبمان توفیق دیدار یابد.

خدا یا توفیق شکر عملی نعمت امروز را برما ارزانی دار.