سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کودکانه

عمر اسراف شده (جبرانی 88)

 

مروری کردم برقریب5دهه ی  پشت سر گذاشته.می خواستم مصادیق صرفه جویی را در استفاده از اوقات خویش بیابم. اشک امانم نداد،گویا چشمانم منتظر بودند تا پیام اندیشه وقلب را که بسیاری از اوقات فدای نفس خود نموده بودم با شدت تمام وبه صدای بلند به گوشم برسانند.اسراف را یافتم وصرفه جویی را کمتر دیدم.کاش زودتر پای درس استاد اخلاق رفته بودم وگوش دل را شنواتر ساخته وچشم به حقایق گشوده بودم.مگر بارها از آن بانوی مهربان (مادر)نشنیدم که می گفت شبانه روزت راسه قسم کن :کار ،تفریح ،عبادت.غافل شدم وساده گذشتم ولی وقتی از استاد شنیدم که چه قدر می خوابی؟!این قدر بخوابی!!!فهمیدم که کمی دیر شده .خدای مهربان فرشته ی نگهبانش مادر را برایم آفرید .درس را با گامهای کوتاه وبه کلام ساده از زبان او آموزش داد ولی راحت گذشتم..

باید راه گریزی از این ماتم بیابم.نمی شود فقط گریست وافسوس خورد .باز هم ورق زدم دفتر زندگی را که  می رفت تا کهنه شود.تعادل بین تفریح وعبادت وکار که بماند ،تعریفم از تفریح هم اشتباه بوده وآن گونه تفریحی که شایسته ی فردی است که می تواند جانشین خدا در زمین باشددر برنامه ی زندگی ام کمتر به چشم  می خورد.استاد می گوید: می توانی خواب را هم در برنامه ی تفریحت بگنجانی ولی من تا کنون هر وقت   برنامه ای تفریحی داشتم؛ بعد آن قدر خوابیدم که حتی بعضا یک وعده نماز را فدای آن ساختم.

فرمود :برای عبادت کامل در خدمت او باش وذهن را از ناپاکیها یدور دار،دودست ندامت بر سر کوبیدم که ای وای برمن،به هر چه که  وقت نداشتم فکر کنم گذاشتم موقع ذکر .گویا شیطان جلوتر آمده وبا دار ودسته اش سجاده نماها  برایم گسترده و معبودها ساخته و درک نمی کنم در محضر خالق یکتا برای عرض ادب وبندگی محض ایستاده ام وبرزبان جاری می سازم اهدناالصراط المستقیم ودر اندیشه با ابالیس می روم دنبال دنیا ، تا آن حد که مدام شک می کنم وباید دنبال رفع نقص در نماز ونیایشم باشم.مروری کردم بر انجام کار برای معیشت ،نیافتم آن قصد قربت راوبهره جستن از لحظه های اشتغال را با یاد روزی رسان بی  نیاز ،اما رنگ تملق وچاپلوسی ،سهل انگاری در انجام وظایف ،بی برنامه وسر گردان به  روزمرگی عادت کردن تا حدودی در پرونده پرسنلی ام تثبیت شده بود وصورتی موجه وتوجیه شده برایم یافته که از خود پرسیدم: براستی اسراف کار نیستم که از عمر این گونه بهره جسته ام.دعای حضرت بقیه الله الاعظم عج ومحبین وشیعیان ایشان را محتاجم وباز نگری برای تنظیم برنامه ی زندگی در این چند صباح باقی مانده شاید بتوانم با کمک خدا جویان  یکتا پرست واقعی برنامه ای فشرده ، آگاهانه وجبرانی برای همه ی لحظه هایم داشته باشم البته مطمئن هستم که ربم غفور است؛او  تاکید نموده" لا یکلف الله نفسا الا وسعها"وخستگی بنده را نمی خواهد بلکه تلاش او برای شکوفایی استعداد خلیفه اللهی را انتظار دارد. .

   بخشی از دلنوشته های گنه کار ومسرف توبه کننده