وقتي واردمحيط کلاسهاي ابتدايي ميشويم فکرميکنيم اينجابهترين وپاکترين انسانها نشسته اندومشتاق وتشنه به ماچشم دوخته اند تا الگويي صحيح همچون نهادپاکشان به آنها بدهيم ودرمسيردرست هدايتشان کنيم .البته تاحدودي درپايه هاي پايين ترموفق هستيم ولي به جاي اين که بهترشودکم رنگ ترميشود وعلت راخدا درآيه لم تقولون مالاتفعلون بيان فرموده است صداقت درگفتارورفتارمان ديده نميشود.بهتراست قبل ازهرسخن ازخودمان بپرسيم آيا به آنچه ميگويم اعتقاد دارم وعمل ميکنم.وقتي دروغ راازهرپست ومقامي ميشنويم
پس بهترين راهکاراخدايا ظهورامام زمان(عج)رانزديک کن.
سلام. به گمانم مساله ي مهمي که امروزه مربيان رابه چالش کشيده حجم وسيع تناقضاتي است که متربي در جامعه با اموخته هاي مربيانش مشاهده مي کند. دانش آموزان ما که در بهترين سنين الگو پذيري نيز هستند از طرفي با توجه به فطرت پاک و علاقه اي که به مربيان خود دارند مايلند آموزه هاي خود در مدرسه را به کار برند. از سوي ديگر با موج وسيعي از الگوهاي متناقض در خانواده. برنامه هاي سيما0 کوجه و بازار و ... روبروست.البته حتما موارد خوبي هم وجود دارد لکن از آنجاييکه گروه مورد بحث ما هنوز قدرت تميز بد و خوب بسياري از مسايل را ندارند آنچه را که به نظرشان خوشتر.زيباتر ويا راحتتر بيايد را انتخاب مي کنند. در مورد راهکارهاي اين مشکل خاصه بدترين الگو يعني تلوزيون و سينما با دوستان بحثهاي زيادي داشته ايم که نهايتا به اينجا رسيده که در کنار آموزش ما در برنامه هاي ملي بايد تجديد نظر شود.
سلام ضمن عرض تبريك بمناسبت تغيير شخصيتي حاصل شده در ماه مبارك رمضان در مورد سوال مطرح شده دغدغه شخصي اينجانب انحرافات رفتاري دانش آموز و متاسفانه متاسفانه معلم و از مهمتر پايه دين يعني نماز ميباشد كه متاسفانه اجراي برنامه نماز در مدارس بعنوان يك برنامه رفع تكليف براي معلم پرورشي محسوب ميشود نه بعنوان يك وظيفه الهي در مدارس ابتدايي روي موارد ذكر شده پايه اي كار نميشود . منظور از انحرفات رفتاري نيز بيشتر مسئله صادق بودن ( دروغ نگفتن )، مودب بودن ، احترام گذاشتن دانش آموزان به بزرگتر ها از جمله معلمان و كادر مدرسه ، ... ميباشد كه گاهي بسيار بفكر فرو ميروم كه اين موارد در مدرسه كم رنگ شده است و همچنين در مورد همكاران عزيزم شاهد رفتارهايي مي باشدم كه اصلا در شان آنها نيست البته گاهي ، ولي همين هم نبايد وجود خارجي داشته باشد زيرا مقطع ابتدايي پايه زندگي هر فرد را تشكيل ميدهد .
در مورد راهكار زياد فكر نكرده ام فقط بنظر حقير يك نيروي پرورشي براي برنامه ريزي مدون براي رفع مشكلات ذكر شده كافي نيست بلكه مشورت جندين تن و وارد عمل شدن چندين نفر ميتواند كارساز باشد.
به اميد روزي كه موارد بالا پايه اي كار شود تا جامعه اي داشته باشيم كه مد نظر مهدي موعود (عج) است.
سلام خانم رزازان عزيز
يکي از مهمترين دغدغه هاي پرورشي در مدارس اين است که دانش آموزان فقط بايک سري اظهارنظرهاي شخصي روبه رو هستند.بچه ها برخلاف چيزي که ما فکر مي کنيم انديشه ي بازي دارند و دوست دارند به تمامي سوالاتشان پاسخ داده شود واگر اين امر محقق نشود عواقب نابساماني را به همراه خواهد داشت. که متاسفانه در مدارس ما وضع به همين منوال است.گاهي داشتن نظرات مخالف بانظرات بزرگترها ( به خصوص معلمان و ديگر اعضاکادر)که در همه سطوح وجود دارد يعني ... . و اين خيلي ناراحت کننده است.
در مورد شهر و منطقه : کاش به جاي همه ي تبليغات هاي تکراري وقرار دادن تکراري آنها در جلوي ديد بچه ها ، بنرهايي از عکس دانشمندان وزندگينامه ي آنها در معرض ديد آنها قرار مي داديم که همه چيز به فراموشي سپرده نميشد. به نظر شما چند درصددانش آموزان ما مي دانند ابونصرفارابي چه کسي بوده ؛در عوض در مورد يک هنرپيشه خاندان او و تمامي مراحل زندگيش را مي دانند. اين بد نيست ولي کاش مي شد همه چيز در کنار هم باشند.
از اين همه توجه و پيگيري شما ممنون.